اما این نشانه اجماع ضد چینی است که در واشنگتن حاکم است. در میان گروه ضد چین در کاپیتول هیل، رئیس جدید مجلس یکی از برجسته ترین صداها بوده است. در 3 آگوست، یک روز پس از اینکه نانسی پلوسی به طور تحریک آمیزی از تایوان دیدن کرد، مک کارتی گفت که «اگر پلوسی از او خواسته بود با او می رفت».
سیاستمداران چین ستیز مانند مک کارتی تلاش می کنند چین را به عنوان یک دشمن معرفی کنند و هیچ ابایی از احیای «ایسم» همنام او ندارند. لفاظیهای ضد چینی آنها به دهه 1950 بازمیگردد، زمانی که سناتور جوزف مک کارتی کمپینی را علیه هر کسی که میتوان متهم به کمونیست یا هوادار کمونیست بودن متهم کرد، به راه انداخت. ستارگان سینما، کارکنان دولت، سیاستمداران، حتی دانشمندانی مانند آلبرت انیشتین، زیر ذره بین قرار گرفتند. امروز نیز همین کار انجام می شود تا هر صدایی با نگاه منطقی و عینی تر به چین خاموش شود.
دیلی فریمن، رسانه آمریکایی مستقر در نیویورک در 16 ژانویه 2022، در مطلبی که خطاب به سردبیر نوشته شده بود، کوین مک کارتی را با جوزف مک کارتی مقایسه کرد. در این مطلب آمده است که تفاوت این دو در این است که «سناتور جوزف مک کارتی توسط برخی از اعضای حزب خود متوقف شد زیرا آنها رفتار خطرناک او را تشخیص دادند.»
هفت دهه می گذرد و چنین رفتار خطرناکی نه تنها مورد عذرخواهی قرار نمی گیرد، بلکه مورد تشویق هر دو حزب قرار می گیرد.
البته، مک کارتی با توجه به تحقیر عمومی که برای ایفای نقش رئیس مجلس متحمل شد و امتیازاتی که باید به تندروهای حزبش می داد، انگیزه شخصی خودش را داشت تا مجلس را به سرعت در خصومت بی جا با چین گرد هم آورد. او باید این تصور را ایجاد میکرد که برای اعضای محافظهکار حزب خود که عملاً منافع مردم آمریکا را با عدم تمایلشان به توافق در هر موضوعی به گروگان گرفته اند، کم نمی گذارد.
اما با توجه به اینکه مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوان این کشور در نتیجه ناسازگاری آنها به شدت ادامه خواهد داشت، می توان انتظار داشت که سر و صدا در مورد چین برای ایجاد این توهم که کاری در حال انجام است، تقویت شود. این به نوبه خود احتمالاً سیاست خارجی آمریکا را در مسیری نسنجیده قرار خواهد داد.