براساس آخرین خبرهای بدست رسیده، اصفهان از فقدان تحقیقات باستان شناسی هدفمند رنج می برد.
جریان چیست؟
دو سال قبل به دنبال کاوش های باستان شناسی که با سرپرستی محسن جاوری در کف تاریخی خیابان چهارباغ، درست روبه روی خیابان آمادگاه و میدان انقلاب صورت گرفت، داده ها و مستنداتی متعلق به دوره صفوی ازجمله کف فرش آجری و هم چنین سنگفرش آجری دوره قاجار که روی بخش صفوی اضافه شده بود، بدست آمد؛ ضمن اینکه در یکی از ترانشه هایی که در چهارباغ ایجاد شد، گمانه ای تا عمق چهار متر حفر شد که این لایه نگاری عمیق در چهارباغ، اطلاعات بسیار مهمی را آشکار کرد؛ طی این عملیات بقایایی از هزارۀ چهارم پیش از میلاد یعنی شش هزار سال قبل و همچنین بقایایی از دوره ساسانی در چهارباغ کشف شد که برای شفاف شدن تاریخ شهرسازی اصفهان اهمیت بسیاری دارند، اما این دو کاوش، تنها به محور طولی خیابان چهارباغ محدود بود، در حالیکه کل محدوده چهارباغ و نه فقط محور طولی به کاوش های باستان شناسی نیاز جدی دارند.
اگرچه بسیاری از بقایای آثار تاریخی دوران صفوی چهارباغ با خیابان کشی و ساخت وسازهای صورت گرفته در دوران پهلوی دوم از بین رفته است، اما کاوش های دو سال قبل چهارباغ نشان داد که حتی در چهارباغ نیز نشانه هایی از دوران پیش از اسلام و حتی هزاره های قبل وجود دارد که این داده ها فقط براساس حفاری های باستان شناسی قابل دستیابی است؛ حفاری هایی که حتی در عمق های پایین و زیر آسفالت ها و خاک ریزی های دوران پهلوی نیز می توان به آنها دست یافت.
این روزها اما در ابتدای خیابان شیخ بهایی طرح تکمیلی خط یک متروی شهری اصفهان با حفاری عمیق و بتن ریزی در حال انجام است و علیرغم اینکه کاوش های پیشین چهارباغ نشان داد که داده های بسیاری حتی در عمق چهارمتری محدودۀ چهارباغ وجود دارد، مسئول باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان معتقد است: مگر یک ساختمان چقدر پی دارد!؟
پله های مترو بر سر باغ تخت
عقیل عقیلی، دانشجوی رشته باستان شناسی دانشگاه هنر اصفهان پیرامون اینکه اصفهان از فقدان تحقیقات باستان شناسی هدفمند رنج می برد، می گوید: اصفهان، این شهر بر هامون نهاده طی دوران اسلامی و پیش از آن بواسطه موقعیت و اقلیم مناسب، محل تمرکز جمعیت های مختلف و پذیرای اقوامی بافرهنگ، مذاهب و هنر متفاوت به درون خود بوده است و هر فرهنگ، با تلفیق نبوغ، خلاقیت، هنر و با بکارگیری درست داشته های طبیعی نظیر خاک، آب حاصلخیزی، توانست اثری منحصر بفرد و متنوع از خود در آن به جای بگذارد. از جمله این تغییرات نیز اقدامات سازنده و تلفیق فضاهایی طبیعی با اماکنی انسان ساخت بود، که بصورت باغ شهرهایی با سازه هایی در دل خود پدید آمد.
او ادامه می دهد: بعدها اما در عصر صفوی، تزئینات شهری و شیوه تقسیم اراضی در شهرهایی باستانی چون پاسارگاد و شیوه تزئین شهرهایی چون هرات بر تصمیم شاه صفوی تأثیر گذاشت و از این حیث سبک توسعه باغات و کوشک ها به صورت چهارباغی در دستور کار سازندگان و متصدیان امر قرار گرفت.
عقیلی تصریح می کند: بنابراین با مطالعه آثار و مکتوبات گذشته چون کتاب عالم آرای عباسی که در آن عصر به رشته تحریر درآمده اند، با توجه به پیشینه تاریخی چهارباغ عباسی، تصاویر، دست نوشته های تاریخی، مستندات، نقشه های مربوط به گذشته این خیابان و بررسی ها و کاوش های باستان شناختی انجام شده توسط گروه باستان شناسی در خلال سالهای 1393-1394 و مقالات موجود در این زمینه یا کتب و نوشته هایی که در نیم قرن اخیر از جمع بندی آثار گذشتگان حاصل شده اند، می توانیم به فهم حدودی موقعیت برخی از این آثار غیرمنقول تاریخی پی ببریم.
این باستان شناس پیرامون اینکه اصفهان از فقدان تحقیقات باستان شناسی هدفمند رنج می برد، یادآور می شود: خیابان چهارباغ از جمله محورهای پویا و مهم در شهر اصفهان است که در زمان شاه عباس صفوی طرح ریزی شده و شامل مجموعه باغات صفوی و حتی سازه هایی پیش از دوران صفوی که براساس کاوش های باستان شناختی بدست آمده ، می شود. در این بین، با توجه به تمامی مکتوبات و اسناد به جامانده از مورخین و سیاحان درباره ی تعداد زیادی از باغات صفوی که روزگاری در این خیابان، هر یک سردری باشکوه یا در درون خود عمارت مرکزی باشکوهی داشته اند، هنوز هم زیربنای کوشک ها یا مدخل های ورودی آنها یا عمارات مرکزی آنها که برخی از آنها در زمان سلطه افغان ها در اصفهان یا اواخر حکومت قاجار و به دستور ظل السلطان یا طی عملیات توسعه شهری در دوران پهلوی تخریب شدند، در زیر این محور به سر می برند.
او با اشاره به توصیف سیاحان از چهارباغ ادامه می دهد: اولئاریوس در سال 1637 میلادی می نویسد که چهارباغ مستطیل شکل است و در هر طرف یک دروازه دارد. همچنین به گفته شاردن، سیاح فرانسوی از قرن 17 میلادی، اطراف این خیابان فرح انگیز دلپسند باغ های وسیع و زیبایی است و هریک دارای دو عمارت کلاه فرنگی است، یکی بزرگتر و در میان هر باغ ها و دیگری روی سر در مدخل هر باغ قرار دارد. جملی کارری و انگلبرت کمپفر از قرن 17 میلادی نیز هر دو به وجود مدخل ورودی باغ ها و سردرها با عمارت بالای هر کدام در روبروی یکدیگر اشاره کرده اند.
عقیلی پیرامون اینکه اصفهان از فقدان تحقیقات باستان شناسی هدفمند رنج می برد، اضافه می کند: متأسفانه، امروز در اصفهان شاهد تحرکات و حفاری مترو شهری در ابتدای خیابان شیخ بهایی با عمق و دهانه ای زیاد و بزرگ هستیم که تیشه ای دیگر بر ریشه به جامانده از این یادگار تاریخی است؛ این بار بر روی بقایای یکی از مدخل های ورودی از باغ تخت و نسترن، در بدنه غربی چهارباغ که بر اساس تمامی دست نوشته های موجود از سیاحان اروپایی نظیر ژان شاردن فرانسوی که در اواخر عصر صفوی در اصفهان حضور داشته اند، نقاشی های کمپفر از توسعه چهارباغ اصفهان در عصر صفویه نوشته های تاورنیه، تاجر و سیاح فرانسوی که وی نیز برای مدتی در اصفهان حضور داشته، می توان از وجود این زیربنای صفوی در ابتدای خیابان شیخ بهایی، همانند باغ خیمه گاه که اکنون خرابه هایی از آن در بالای سردر مغازه ای کت و شلوار فروشی، در پارک شهید رجایی در بدنه شرقی در ابتدای چهارباغ قرار دارد، مطمئن بود.
او می افزاید: با مطالعه دقیق سفرنامه ها و مستندات، می توان دریافت که هر سر در عمارت هایی در بالای خود و علاوه بر آن، یک کوشک یا عمارت دیگر نیز در درون خود داشته است. دسته ای دیگر از این مدارک تاریخی مربوط به ترسیم نقشه شهر اصفهان توسط سید رضاخان است که به سال 1302 هجری شمسی برمی گردد و مکان هر دو باغ تخت و نسترن در آن مشخص شده است.
چهارباغ، چهارباغ بود اما در دوره صفوی
علمدار علیان، مسئول باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان می گوید: اینکه این محدوده، منطقه تاریخی است یک موضوع طبیعی است، یعنی شما در هر جایی از هسته اصلی اصفهان ورود پیدا کنید منطقۀ تاریخی است و البته چهارباغ به نوعی نسبت به تاریخ شهر اصفهان متأخر است. الان در منطقه چهارباغ تعداد زیادی ساختمان دوره پهلوی و جدید ساز یعنی پاساژ و تأسیسات مختلف وجود دارد، ولی این ارزش همۀ این ها برای ما مثلاً مانند کاخ هشت بهشت است؟ نه، چون آن فضا کاملاً تغییر کرده و بارها در بستر زمینه آنجا دخل و تصرف و زیرورو شده و لایه هایش تخریب شده است.
او ادامه می دهد: ما می دانیم که مثلاً باغ هشت بهشت و فضای سبز اطراف آن اهمیتی برای ما دارد، اما مدرسه چهارباغ و بازار هنر یک اهمیتی دارد و پاساژ افتخار هم یک اهمیتی. با اینکه هر دو در بدنه چهارباغ هستند، ولی پاساژ افتخار هیچ وقت برای ما اهمیت مدرسه چهارباغ را نخواهد داشت.
به عقیده مسئول باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان، بحث خیابان شیخ بهایی و بافت آنجا هم همین وضعیت را دارد؛ در بدنه چهارباغ لکه هایی از سابقه تاریخی آن موجود است کما اینکه وقتی در خیابان چهارباغ حفاری کردیم دیدیم که یک زمانی آنجا لوله عبور آب و تأسیسات مخابرات عبور کرده است یعنی کل کف خیابان در دوره های مختلف مورد دخل و تصرف واقع شده و بخش هایی هم همچنان آثار تاریخیش را دارد؛ یعنی نه می شود منکر آن و نه می شود منکر این شد. این اقدامات در تحولات شهری اتفاق افتاده است.
علیان می گوید: بله یک موقع چهارباغ، چهارباغ بوده یعنی در کل بدنه چهارباغ، باغ های مختلف صفوی وجود داشته است ولی چه زمانی؟ دوره صفوی. او تصریح می کند: حتی وقتی تصاویر دوره قاجار به این طرف را نگاه می کنیم، می بینیم که خیلی جاها متروکه شده و فضاهایی که جهانگردان توصیف کرده اند، در زمان پهلوی به آن شکل نبوده و بعد هم شهرسازی و بافت جدید شکل می گیرد و به خیابان تبدیل می شود و ماشین، تردد و … اتفاق می افتد؛ یعنی الان حدفاصل مسجد جامع تا میدان نقش جهان هنوز بازار را داریم و بناهای تاریخیش را داریم، ولی چند درصد از آن بافت صفوی همچنان وجود دارد؟
مسئول باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان با بیان اینکه خیابان های باغ گلدسته، آمادگاه، استانداری، نشاط، چهارباغ بالا و خیابان عبدالرزاق، 60 تا 70 درصد تغییر کرده و ساخت وسازهای جدید در آن صورت گرفته، می افزاید: اینکه من بگویم در خیابان شیخ بهایی باغ بوده، کاخ بوده، بله بوده، اما الان هست؟ بقایا یا آثارش هست؟
علیان با اشاره به بقایای کاخ جهان نما در ابتدای میدان امام حسین (ع) می گوید: در باغ کاخ جهان نما در ورودی چهارباغ نیز به دلیل موقعیتش چون در نقطه خاصی قرار داشت کمتر دخل و تصرف و حفظ شد البته فقط پی های کاخ و در مورد کاخ جهان نما هم کاخ به آن معنا که وجود ندارد. مابقی آثار چهارباغ را هم یا در حد همین وضعیت کاخ جهان نما می توان شناسایی کرد یا بطور کلی تخریب شده اند.
نظر او درباره کف سازی دوره های قبل در خیابان شیخ بهایی چنین است: در همین خیابان شیخ بهایی اگر به سازمان نوسازی بهسازی مراجعه و تصاویر این خیابان در زمان کف سازی را ببینید، متوجه می شوید که فقط آنجا شصت تا هفتاد سانتیمتر آسفالت و بعد از آسفالت بتن و بعد هم خاک ریزی های پهلوی وجود داشته است و عملاً هیچ لایه ای از لایه های تاریخی را حفظ نکرده بودند.
مسئول باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان یادآور می شود: یک سال و نیم یا دو سال پیش که سازمان نوسازی بهسازی لایه های آسفالت و بتن در آنجا را برداشت ما دیدیم که در دوره های مختلف تمام لایه هایی که هر کس فکر می کند اینجا می تواند آثار داشته باشد شخم زده شده و فعالیت خودشان را انجام داده اند. تصاویرش هم موجود است که در چه عمقی بوده است.
علیان ادامه می دهد: لوله هایی که مترو برای اینکه بتواند دسترسی خودش را ایجاد کند جابه جا کرد چند شاخه لوله تأسیساتی بود که در عمق کار گذاشته شده و کل آثار آنجا را به هم ریخته بود. همه این تصاویر موجود و مستند نگاری شده است. تصاویر قبل از خاکبرداری و حتی حین خاکبرداری همین نقطه خیابان شیخ بهایی که الان مترو آنجا کار می کند وجود دارد و نشان می دهد لایه های خاک چه وضعیتی داشتند که اگر یک زمانی لازم باشد به صورت رسمی منتشر می کنیم.
مسئول باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان با تأکید بر اینکه در دوره پهلوی بقایای باغ های صفوی از بین رفته بوده و مستندات آن هم موجود است، خاطرنشان می کند: ما خودمان می گوییم چهارباغ و اطراف چهارباغ همه اش باغ بوده اما بوده، الان هست؟ الان در یک سمت خیابان شیخ بهایی پاساژ گاندی و سمت دیگرش پاساژ دیگری وجود دارد، ضمن اینکه مغازه های تجاری دیگری هم وجود دارند که همه دارای زیرزمین هستند و در همین باغ ها ساخته شده اند یعنی چهار پنج متر حفر کرده و پایین رفته اند. اینکه در پهلوی یا اوایل انقلاب اتفاق افتاده را نمی دانم، ولی ساختمان ها در محل باغات ساخته شده اند، اما این یعنی الان آنجا باغ داریم؟ مگر یک پی ساختمان صفوی چقدر می تواند پایین باشد؟ فوقش یک یا دو متر پایین تر است.
او می گوید: آنجا که کاخ جهان نما پیدا شد و سطح آن با این قسمت از چهارباغ یعنی ابتدای خیابان شیخ بهایی برابری می کند، در عمق یک یا یک متر و 10 سانتیمتر به پی رسیدیم. پس اینجا هم باید در همین عمق یا نهایتاً دو متر پایین تر پی های باغات و کاخ ها وجود باشد، اما وقتی پاساژ در این محدوده ساخته اند که سه یا چهار متر زیرزمین دارد، شما انتظار دارید که آن باغ ها وجود داشته باشد؟ خب نیست.
علیان، معتقد است که از انقلاب تا دروازه دولت یک لایه بقایای دوران صفوی را داریم که الان موجود است و زیر لایه وضع فعلی قرار دارد و در خصوص بقایای تاریخی کشف شده در خیابان آمادگاه و میدان انقلاب توضیح می دهد: در هر دو قسمت، بقایای کشف شده نگه داشته شده و هر دو در محل خود حفظ شده و دو بخش از آنها حصار شیشه ای هم دارد و در معرض بازدید عموم قرار گرفته است. فقط شیشه این ویترین بخار گرفته که ما به شهرداری گفتیم آن را اصلاح کند؛ یعنی لایه سنگفرش کنونی روی این بقایا به این صورت کارشده که اول روی لایه تاریخی که در مرکز بوده ماسه ریخته شده و بعد دولایه پلاستیک بر روی آن قرار گرفته و بعد زیرسازی همان سنگفرشی که الان در چهارباغ دیده می شود آمده است.
مسئول باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان تصریح می کند: لایه تاریخی سطح پایین تری داشت و درعین حال فوق العاده فرسوده شده بود و اگر می خواست به صورت کامل در معرض تردد قرار بگیرد تخریب می شد؛ بنابراین دو بخش از آن در دو باکس شیشه ای در معرض بازدید قرار گرفت که مردم وقتی روی آن سنگفرش راه می روند ببینید که لایه اصلی در پایین و در عمق پنجاه سانتیمتری قرار دارد.
او یادآور می شود: تمام تصمیمات و طرح ها در مورد چهارباغ به وزارتخانه رفته و با تأیید شورای فنی اجرا شده و ما در اداره میراث فرهنگی برای بحث روی این مسائل، حتی بصورت حضوری با دوستانی که دلسوز میراث هستند اعلام آمادگی می کنیم و هیچ مشکلی در این رابطه نداریم.
با میراث هماهنگیم/ آثار تاریخی پیدا نشد
سید محمدرضا بنکدار هاشمی، مدیرعامل سازمان قطار شهری اصفهان با بیان اینکه ما در مورد موضوعات تاریخی چهارباغ با میراث فرهنگی هماهنگ هستیم و بحث هایی که میراث دارد را مورد نظر قرار می دهیم و کارمان را با دستورالعمل های میراث انجام می دهیم، به حفاری ابتدای خیابان شیخ بهایی اشاره می کند و می گوید: این قسمت از مترو مربوط به مسیر شمالی جنوبی است، در واقع، باقیمانده خط یک است که عملیات تکمیلی روی آن در حال انجام است و خط یک متروی شهری اصفهان را پوشش می دهد که نه قبلاً بلکه الان در اولویت اجرا قرار گرفته و در شش ماهه اول سال تمام می شود.
او می افزاید: تا آنجایی که من خبردارم هیچ اثر تاریخی در این نقطه مشاهده نشده است، آنجا هیچ بقایای تاریخی یافت نکردیم و با میراث فرهنگی هماهنگ هستیم. خودشان ناظر مقیم دارند و کنترل می کنند. الحمدالله مشکل خاصی هم نبوده است.
فقط باید به کاوش باستان شناسی استناد کرد
محسن جاوری، سرپرست هیئت باستان شناسی چهارباغ در سال 1398 اما در خصوص احتمال وجود لایه های تاریخی صفوی و پیش از آن در محل حفاری سازمان قطار شهری اصفهان در خیابان چهارباغ می گوید: تنها چیزی که می تواند ثابت کننده حرف ها باشد این است که آنجا کاوش باستان شناسی صورت بگیرد.
او ادامه می دهد: میراث فرهنگی باید درباره انجام نشدن اقدامات باستان شناسی در سایر بخشهای چهارباغ توضیح دهد. ممکن است آنجا بقایایی یافت شود و قاعدتاً هست. این تنها ما باستان شناسان هستیم که به استناد انجام کاوش می توانیم صحبت کنیم که چیزی وجود دارد یا ندارد، ولی اینکه فی البداهه بگوییم چیزی نیست، امکان ندارد.
این باستان شناس تصریح می کند: در مورد محدوده چهارباغ باید این نکته را مورد نظر داشت که یک محدوده تاریخی است. بنده سال 1398 در چهارباغ کاوش داشتم و آثار هزاره چهارم را در آن پیدا کردیم. یعنی اینجا محدوده ای است که دارای چند هزار سال قدمت است و لایه ها در طول تاریخ در آن شکل گرفت.
جاوری می افزاید: محدوده تحت کاوش من، فقط محور طولی چهارباغ بود؛ یعنی شعبه های دیگر آن مثل خیابان شیخ بهایی یا محل های دیگر، در مجوز من برای کاوش نبود، اما آنچه برای من اهمیت داشت اطلاعاتی بود که از خیابان چهاربارغ بدست آمد؛ بنابراین تنها چیزی که می تواند به ما بگوید اینجا چه چیزی وجود داشته و چه چیزی وجود نداشته، انجام کاوش باستان شناسی است و نه من و نه هیچکس دیگری نمی تواند مدعی شود که اینجا آثاری وجود دارد یا ندارد.
عضو هیئت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه کاشان یادآور می شود: سال 1380 یک کاوش باستان شناسی در دهانه ورودی سی و سه پل در بخش شمالی و یک کاوش دیگر در سال 1383 در بخش شمالی پل خواجو انجام دادم و متوجه اختلاف سطحی شدم که آن محدوده وجود داشت و کاملاً تا دهانۀ پل پر بود. خیابان به دهانۀ پل متصل می شد که این قسمت را من برداشتم؛ به همین ترتیب کف آسفالت میدان انقلاب به دهانه ورودی سی و سه پل متصل می شد و این بخش نزدیک به دو متر و نیم خاک است که در این قسمت پر شد.
جاوری منظور خود را از بیان این مقدمه چنین شرح می دهد: از سال 1310 در بخش امتداد جنوبی زاینده رود و همینطور خیابان چهارباغ اصفهان با خاک ریزی های متعددی بالا آورده شده؛ اتفاقی که کمتر کسی در مورد آن حرف زده است. ما در چهارباغ هم همین موضوع را می بینیم. سال 1383 من اولین کاوش در چهارباغ را انجام دادم و مقاله اش هم در مجله نما منتشر شده است، اینجا ما متوجه شدیم در کف خیابان چهارباغ از دوره پهلوی، حدوداً از میدان دروازه دولت به سمت میدان انقلاب چیزی بین یک تا دو متر و نیم خاک ریزی صورت گرفت؛ یعنی کف خیابان بالا آمده است.
این باستان شناس در مورد علل بالا آمدن کف خیابان از دروازه دولت تا میدان انقلاب تصریح می کند: این کار به دلایل مختلفی انجام شده است؛ یکی خاک ریزی های متعدد و دیگری اینکه در دوره پهلوی به کرات برای عبور تأسیسات شهری، چیزی نزدیک به دو متر از کف تاریخی خیابان چهارباغ را به عمق نزدیک به دو تا دو و نیم متر تخریب کرده اند و با گذاشتن شاه لوله ای با قطر یک متر و کمی بیشتر، لایه های تاریخی را بطور کلی تخریب کرده اند. مابقی را هم با ایجاد یک سرویس بهداشتی سطحی تخریب کرده بودند و برای اینکه زیرسازی بکنند تا عمق سه و نیم تا چهار متر و 20 تا 25 متر در طول خراب کرده بودند. ضمن اینکه با عبور کابل های متعدد برق و مخابرات، کابل نوری و گاز تخریب های زیادی صورت گرفته است.
اصفهان از انجام کاوش های باستان شناسی عاری است
جاوری ادامه می دهد: متأسفانه در آن زمان میراث فرهنگی وجود نداشت. اداره ای به نام اداره حفاظت از آثار تاریخی بود که در آن زمان، یعنی بین دهه 30 تا 50، هیچ واکنشی به این اتفاقات نشان نداده و افرادی هم که در شهر اصفهان زندگی می کردند و خودشان را علاقمندان میراث فرهنگی می دانستند، با اینکه این اتفاقات در مرکز شهر هم بوده و هر روز این مسائل را می دیدند، هیچ نامه نگاری و مکاتبه ای در این زمینه از آنها دیده نمی شود.
این مدرس دانشگاه می گوید: بسیار جای تعجب است که چرا در سالهای 1330 تا 1350 همه در شهر اصفهان خاموش بوده اند، طوریکه گویی هیچ علاقمندی به میراث فرهنگی در اصفهان وجود نداشته است.
سرپرست پیشین هیئت باستان شناسی چهارباغ، با تأکید بر اینکه اطلاعات ما در مورد خیابان چهارباغ و اتفاقاتی که در آن زمان و حتی قبل از آن در این محدوده افتاده بسیار اندک است، خاطرنشان می کند: متأسفانه علی رغم اینکه اصفهان یکی از مهمترین شهرهای تاریخی ایران است و سابقه آن به حدود 6 هزار سال پیش می رسد، به شدت از انجام تحقیقات و کاوش های باستان شناسی عاری است.
او توضیح می دهد: کاوش هایی که در سطح شهر اصفهان انجام شده یا هیأت ایزمئو انجام داده یا من چند تا گمانه های کوچک و مقطعی انجام داده ام و یا یکی دو نفر از دیگر باستان شناسان به صورت مقطعی انجام داده اند، ولی کاوش هدفمند برای پیدا کردن محدوده اصفهان که بتواند سوابق تاریخی و شهرسازی اصفهان را براساس شواهد باستان شناسی مشخص کند، اصلاً در این شهر انجام نشده است. دلیل چیست؟ به خاطر اینکه شهر اصفهان در زمینۀ تحقیقات باستان شناسی بسیار ضعیف است.
جاوری یکی از علل ضعف اصفهان در زمینه تحقیقات باستان شناسی را تعداد زیاد آثار شاخص و بافت تاریخی در شهر اصفهان می داند که عملاً همه توجهات را به خود معطوف کرده و می گوید: در طول این دهه های اخیر همه گرفتار مرمت این آثار شاخص بوده اند؛ مثلاً یک چالش پیش می آید به نام مرمت گنبد مسجد شیخ لطف الله. یک چالش پیش می آید که مرمت گنبد مسجد امام است. چالش دیگر مرمت سقف چوبی عالی قاپو و مرمت چهل ستون و… است. یعنی آن قدر مسئولان میراث فرهنگی ذهنشان روی آثار موجود و حفظ آنها متمرکز است که عملاً فرصتی برای آنها نمی ماند که به مسائل دیگر ازجمله موضوع باستان شناسی بپردازند.
این باستان شناس تصریح می کند: مهمترین بخش تپه اشرف است که دکتر جعفری زند چند فصل در آنجا کار کرد و سال قبل داده های خیلی مهمی داشت و تأکید کرد که باید این کاوش ادامه پیدا کند، اما توجهی شد؟ کمکی کردند که این کاوش گسترش پیدا کند؟
او می افزاید: عملاً در شهر هیچکسی به این مسائل توجه نمی کند و تمام مدیران شهری در هر نقطه و هر مسئولیتی به این نقطه که می رسند سکوت اختیار می کنند. شما می گویید محدوده چهارباغ اما من می گویم پا را فراتر بگذاریم، چرا فقط کناره های چهارباغ را می گویید؟ کل شهر اصفهان را بگویید که از نبود اطلاعات رنج می برد.