نفیسه فلاح پور، نویسنده، پژوهشگر و کارشناس ارشد تاریخ اسلام:
پیشینه ارتباط میان چین و دیگر مناطق مسلمان و ایرانیان به دوره باستان و عهد اشکانیان و ساسانیان می رسد. مهمترین عامل ارتباطی در این دوره مقبولیت تجارت و به ویژه کالای ابریشم چین است. ابریشم به عنوان یک کالای تجاری ارتباطاتی را بین چین و سایر مناطق جهان ایجاد می کند.
پس از مهاجرت مسلمانان که بیشتر شامل ایرانیان و اعراب مسلمان بودند، از راه های دریایی و از طریق جاده ابریشم به سرزمین چین میثر شد. برجسته ترین مورد در تاریخ اسلام، سفارت سعد بن ابی وقاص است که در دوره خلافت عثمان و در زمان حکمرانی سلسله تای و در جنوب چین محقق شده است.
اما این مهاجرت در صدر اسلام، منجر به گسترش و پذیرش اسلام در چین نمی شود. در دوره غزنویان نیز که با داعیه گسترش اسلام به نبرد می پرداختند و وارد سرزمین های هندو مذهب و بودایی مذهب می شدند، شاهد نفوذ اسلام در چین نیستیم. به طور کلی ترویج و گسترش اسلام در چین همانند سایر کشور ها نبود و نقش بازرگانان به ویژه تجار ایرانی در گسترش دین اسلام در این سرزمین پهناور، بسیار برجسته است.
جاده ابریشم همانطور که مسیر تجارت چین با ایران بود به راهی برای نفوذ اسلام در این کشور مبدل شد. از این رو دین بازرگانان مسلمان از طریق غرب چین در این کشور راه پیدا کرد. در دوره سلسله مغولی یوآن که مصادف با قرن 13 و 14 میلادی و هم دوره با ایلخانان در ایران است، ارتباطات جامعه مسلمان ایران با مردم چین بیشتر می شود. در سلسله مین که مصادف با قرون 14 تا 17 است اسلام به نواحی مرکزی چین می رسد و بنا ها و مساجد بسیاری در این دوره ساخته می شود.
مشخصا در قرون 14 تا 17 میلادی که با سلسله تیموریان و سلسله صفویه مصادف است شاهد گسترش علم و رنسانس در اروپا هستیم. در این دوره به دلیل سفر های متقابل اندیشمندان مسلمان و دانشمندان و صنعتگران و تجار چینی، مسیر گسترش اسلام در چین هموارتر از قبل است.
در دوره سلسله چینگ که در قرون 17 تا اوایل قرن 20 بودف اسلام راهی به مرکز و نواحی شرقی تر کشور چین پیدا می کند. ولی زمامداران سلسله چینگ در برابر پیشروی اسلام می ایستند و در این دوره چین شاهد ظلم و ستم فراوانی به مسلمانان بود. تا این دوره نمی توان گفت که مسلمانان چین موفق به تشکیل جامعه اسلامی شده اند و تنها سعی می شد آداب و رسوم اسلامی را رعایت کنند.
تجمع مسلمانان در چین همواره در مناطق غربی این سرزمین بیشتر بود که ناشی از مسیر تجارت چین با مسلمانان است. امروز اسلام در مناطق غربی چین به دلیل نزدیکی به آسیای میانه و نزدیکی به پاکستان بیشتر گرایشات حنفی و اسلام متصوفه است.
چین تقریبا 50 میلیون مسلمان دارد. مذهب از مقوله های امر فرهنگی است و حضور 50 میلیون مسلمان اعم از شیعه و سنی در کنار سایر مذاهب و فرهنگ های چین از این منظر حائز اهمیت است. یکی از نمود های این همزیستی وفور واژه های عربی و اسلامی در غرب چین و در مناطق مسلمان نشین این کشور است.
گستردگی مذاهب و قومیت ها در چین بالاست ولی مسلمانان چین بعد از آیین های بودا و دائو، سومین اقلیت مذهبی این کشور هستند و بالغ بر هزار سال است که به حیات خود ادامه داده اند. چینی های مسلمان رهبران مذهبی دارند و مناسک خود را تحت رهبری این مبلغان اجرا می کنند.دولت چین متقابلا از ظرفیت مسلمانان چین در حوزه های اقتصادی و تجاری استفاده می کند.
مسلمانان در مجلس ملی خلق چین بر اساس قومیت و محل سکونت خود نمایندگانی دارند از این رو نماینده حاضر در این مجمع می تواند مسلمان باشد ولی در حقیقت نماینده یک قومیت و یک منطقه، شهر و یا نماینده یک استان است.