به تازگی دالایی لاما 87 ساله به دلیل انتشار ویدئویی که در آن از پسر بچه ای می خواهد زبانش را بمکد، کانون بحث و جدل قرار گرفت. پس از آن، دفتر دالایی لاما در بیانیهای عذرخواهی کرد که وضعیت را روشن کرد. این در حالی است که برخی رسانه های غربی تلاش کرده اند رفتار او را توجیه کنند. بی بی سی مدعی شده است «زبان بیرون آوردن می تواند نوعی احوالپرسی باشد.»
هدف این رسانهها این بود که اقدامات دالایی لاما با آداب و رسوم و شیوههای فرهنگی تبت قابل توجیه است و بنابراین قابل بخشش است. اما باید به این نکته اشاره کرد که این یک تحریف کامل است، زیرا زبان بیرون آوردن و مکیدن زبان دو چیز کاملاً متفاوت هستند.
با رد این استدلالها از رسانههای غربی، یک محقق تبتی که خواست نامش فاش نشود، اظهار داشت که در منطقه خودمختار تبت، زبان بیرون آوردن را میتوان راهی برای نشان دادن احترام در نظر گرفت، اما درخواست از کسی که زبانش را بمکد قطعاً راهی برای نشان دادن ادب نیست. به عبارت دیگر، در آداب و رسوم سنتی تبت هیچ مبنایی برای درخواست دالایی لاما از پسر بچه برای مکیدن زبان وجود ندارد. این رفتار نه بهداشتی است و نه نمود خوبی دارد و ضمنا مغایر با تمدن مدرن است.
نی شوجیانگ، دانشیار دانشکده روزنامه نگاری و ارتباطات گوانگ مینگ در دانشگاه علوم سیاسی و حقوق چین، خاطرنشان کرد که رفتار دالایی لامای نه یک رسم سنتی و نه نشانه احترام به کودک، بلکه نشان دهنده منش سطح پایین اوست، که باید نقد شود. به عنوان رسانههای بینالمللی، بیبیسی و دیگران حقیقت را گزارش نمیکنند، بلکه سعی میکنند بر آن سرپوش بگذارند، که این امر فقط اعتبار آنها را خدشهدار میکند.
علاوه بر این، دفتر دالایی لاما در بیانیه عذرخواهی خود اشاره ای نکرد که «زبان بیرون آوردن می تواند نوعی احوالپرسی باشد»، بلکه سعی کرد از این رفتار دفاع کند و گفت که دالایی لاما «اغلب افرادی را که با آنها ملاقات می کند بدون غرض و با بازیگوشی سر به سرشان می گذارد. حتی در ملاء عام و جلوی دوربین ها.» حتی آنها جرأت نداشتند از واژه «عرف» به دلیل ترس از برانگیختن خشم عمومی بیشتر استفاده کنند.
به نظر میرسد این رسانههای غربی بیشتر از خود دالایی لاما و دفترش نگران هستند و از این رسم نامربوط برای لاپوشانی رفتار غیرعادی دالایی لاما استفاده میکنند که مورد محکومیت گسترده قرار گرفته است. این نشان می دهد که آنها مواضع سیاسی را بر واقعیت های خبری مقدم می دانند.
در واقع این اولین بار نیست که رسانه های غربی بر اخبار منفی درباره دالایی لاما سرپوش می گذارند. آنها یک ترجیح طبیعی سیاسی درباره او دارند. البته مهم ترین نکته این است که دالایی لاما کارتی است که غرب برای تضعیف و بی اعتبار کردن چین در سطح استراتژیک از آن استفاده می کند، بنابراین برخی رسانه های غربی کارهای زیادی انجام داده اند که فراتر از تصور عادی است و در شکل دهی به وجهه او اخلاق را نادیده گرفته اند.
نی خاطرنشان کرد که ابتدا، آنها فقط گزارش هایی را انتخاب می کنند که دالایی لاما با ارزش های غربی مطابقت دارد یا از چین انتقاد می کند. ثانیاً برای او چهره ای پرهیزگار می سازند و او را به عنوان اسطوره ای دینی به تصویر می کشند. در نهایت، هر زمان که نیاز سیاسی وجود داشته باشد، می توان دالایی لاما را به عنوان یک مبارز به تصویر کشید. در واقع او فقط یک جدایی طلب زیر پرچم دین است.
امروزه به سختی می توان بسیاری از رسانه های غربی را مستقل، منصف و عینی دانست. در نقطه مقابل، آنها در افکار عمومی و جنگ سیاسی خود علیه چین همدست برخی کشورهای غربی به رهبری آمریکا شده اند. این رسانهها سوگیری ایدئولوژیکی طبیعی دارند و حاضر نیستند چین را با دید واقعی ببینند و از ارزشهای غربی و تعصبات فرهنگی برای سنجش و انتقاد چین استفاده می کنند.
علاوه بر این، حملات همه جانبه آنها به نظام اقتصادی، نظام سیاسی و سیاست خارجی چین نیز منعکس کننده تأثیر مستقیم حامیان مالی پشت سر آنها بر جهت و لحن گزارش ها است. ماموریت آنها کمک به برخی از دولت های غربی برای بدنام کردن چین شده است.
وقتی برخی رسانه های غربی کاملاً به ابزار سیاسی تبدیل می شوند، بسیار ترسناک است. این باعث می شود رسانه ها مبنای واقعی و مقیاس خود را از دست بدهند و به مواضع سیاسی میدان دهند. این رسانه ها نباید جهل و تعصب را به عنوان یک احساسات شرافتمندانه تلقی کنند و در نتیجه کاملاً خلاف واقعیت گزارش کنند.