صرافی بایننس یکی از واحدهایی است که ایرانیان از خدمات آن استفاده میکنند. فعالیت در زمینه رمزارزها بنا به اذعان ناظرین بازار موجب گردیده ایران علیرغم همه فشارهای اقتصادی و عدم دسترسی به بازار جهانی بیشترین رشد در تعداد و سرمایه میلیون دلاریها را در جهان به خود اختصاص دهد.
در چند روز گذشته اخبار متفاوتی پیرامون صرافی بایننس منتشر شد و در این میان دو خبر بیشتر حاشیه ساز شد. خبر اول تصمیم بایننس برای تطبیق فعالیت های خود با قواعد FATF بود که منجر به نگرانی کاربران ایران شد. خبر دوم هم در خصوص توقف معاملات توکنهای سهام شرکتهای تسلا (Tesla)، مایکرواستراتژی (MicroStrategy)، اپل (Apple)، کوین بیس (Coinbase) و مایکروسافت (Microsoft) بود. پیرامون این صرافی و خبرهای منتشر شده، گفتگویی با علی زنجانی عضو هیئت مؤسس و هیئتمدیره خانه بلاک چین ایران داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
بایننس اعلام کرد: معاملات توکن سهامی را متوقف می کند
بزرگترین پلتفرم صرافی رمزارز جهان در روزهای اخیر تحت فشار تعدادی از دولت ها قرار گرفته است. مشخص نیست که این موضوع بر اساس یک توافق پنهانی و بهصورت هماهنگ بوده است یا فقط یک اتفاق و همزمانی است. دولتها در دو زمینه؛ فعالیت بدون مجوز در بازار رمزارزها و عرضه توکن سهامی شرکتهای بورسی به بایننس فشار آوردهاند. بایننس مدتی بود اقدام به عرضه توکن های مرتبط با سهام شرکتهای متمرکز حاضر در بورس مانند شرکت تسلا، اپل، کوین بیس و… کرده بود. به این ترتیب سهام این شرکتهای متمرکز میتوانستند از هر نقطه جهان و به هر مقدار توسط هرکسی در یک بستر غیرمتمرکز خریدوفروش شوند. با این اقدام ممکن کشورها مانند اثر دومینو عمل کنند و بایننس با سقوط مواجه شود. این روند موجب سلب اعتماد کاربران به دلیل ترس از نابودی سرمایهشان و در نتیجه خروج آنها از این صرافی میشود که به نوبه خود میتواند موجب بحران بزرگی در بازار رمزارزها، بلاک چین و سیستمهای غیرمتمرکز گردد. حضور شرکتهای بزرگ در صرافی بایننس باعث افزایش اعتبار آن در میان کاربران، فعالان بازار سرمایه و ایجاد اعتماد در بین افراد غیرمتخصص نسبت به بازارهای نوین و شرکت در فعالیت اقتصادی در آن حوزه میشد. کشورها برای اعلام هشدار به بایننس از دو دلیل عدم اخذ مجوز برای فعالیت در بازارهای سهام و عدم امکان پیگیری تراکنشهای مرتبط با خرید و فروش توکن های مرتبط با سهام را که از نظر ایشان غیرقانونی و از نقطهنظر بازارهای سهام غیرقابل قبول است، صحبت کردهاند. چرا این مسئله اینقدر مهم است؟ فشار کشورهای مهمی مانند انگلستان، ژاپن و احتمالاً آمریکا میتواند این نگرانی را در فعالان بازار غیرمتمرکزیها به وجود آورد که این پلتفرم بزرگ ممکن است به سمت رگلاتوری تمرکزگرا تمایل پیدا کند و ماهیت غیرمتمرکز خود را که محور اصلی و از اصول اساسی مورد نظر فناوری بلاک چین است، از دست بدهد. این موضوع میتواند فعالیت و توسعه سیستمهای غیرمتمرکز را تا مدتها به تأخیر میاندازد. مواردی مانند پولشویی، فرارهای مالیاتی و فعالیتهای خارج از حوزه نظارتهای مالی بینالمللی اتهامهای هستند که بایننس با آنها مواجه است. بدیهی است که احتمال دارد این صرافی مجبور به استفاده از روشهای موردقبول دولتها برای رهایی از این فشارها شود. برخوردهای اینچنین توسط دولت ها و سیستم های متمرکز با رقبای غیرمتمرکز خود قابل پیشبینی بود. ولی محل برخورد و چگونگی آن مشخص نبود، گویا حضور شرکتهای سهامی متمرکز در بازارهای غیرمتمرکز و ارائه توکن های مرتبط با آن که تولد بازارهای جدیدی را موجب شد. انگیزه و دلیل لازم برای این برخورد را فراهم آورد. به نظر میرسد این تازه اولین برخورد خواهد بود و بازارها باید خود را برای یک جنگ تمامعیار بین این دو روش آماده کنند. در کوتاهمدت سیستمهای متمرکز قطعاً بر بازارها تسلط خواهند داشت اما زمان همیشه به نفع قدرت پیش نرفته است. بایننس پالسهای مثبتی را نشان دادن “متعهد به سازگاری” با قوانین و “واکنش های نظارتی” ارسال کرده است اما باید منتظر ماند و دید چگونه می خواهد این امور را با اصل غیر متمرکز بودن و اصول دیگر قانون اساسی بلاک چین مطابقت دهد؟
با توجه به مشکلات نظارتی موجود برای بایننس و مخالفت چند کشور با فعالیت این صرافی در خاک خود چه آیندهای در انتظار این صرافی است؟
بایننس آخرین شرکتی نیست که با خطر برخوردهای قانونی مواجه شده است. هرچند یکی از بزرگترین آنها است اما در حال حاضر بتامکس و چندین شرکت دیگر زیر ذرهبین نظارت کشورها قرار گرفتهاند. به نظر ناظران بازارهای مالی تنش در حال شکلگیری است و چشم طوفان به سرعت در حال تمرکز بر روی غیرمتمرکزها است. همراه با نشانههای منفی نشانههای مثبتی نیز دز بازار به چشم میخورد. از جمله همزمان با هشدار سازمان رفتار مالی انگلیس در خصوص مجاز نبودن فعالیت بایننس مارکت در داخل کشور، تعدادی از بانکها دسترسی بایننس را به سیستمهای خود را محدود کردند اما همزمان اعلام شد، برداشت استرلینگ و خرید کارت اعتباری بایننس فعال شد. از طرفی فاسترپیمنت بار دیگر صرافیها را به حالت تعلیق درآورد. به نظر میرسد منطقه پرداخت یورو واحد اتحادیه اروپا (به طور موقت) بایننس را قطع کرده است. آژانس خدمات مالی ژاپن هشدار داد که بایننس برای انجام تجارت در داخل کشور ثبت نشده است. به نظر میرسد، این مربوط به خدمات انتقال و تبادل است و نه عملکرد بستر فنی صرافی. جزایر کیمن اعلام کرد که گروه بایننس مجاز به فعالیت در داخل کشور نیستند. پس از آنکه کمیسیون اوراق بهادار انتاریو اعلام کرد، تعداد دیگری از صرافیها با قوانین محلی مطابقت ندارند؛ بایننس از استان انتاریو کانادا خارج شد. سازمان پول سنگاپور اعلام کرد که در حال مونیتور کردن فایننس و هولدینگ های وابسته به آن است. کمیسیون بورس و اوراق بهادار تایلند شکایتی کیفری علیه بایننس به دلیل فعالیت بدون مجوز در داخل کشور تنظیم کرده است. بانکها در آفریقای جنوبی معاملات کارت اعتباری را برای مبادلات رمزنگاری بینالمللی، از جمله بایننس متوقف میکنند (البته به نظر میرسد این بخشی از اقدامات گسترده تر باشد).
وزیر اکس صرافی رمزنگاری هند متعلق به بایننس، با صدور اطلاعیهای از سوی اداره اجرای هند مبنی بر اتهامات پولشویی اتباع چینی در حدود ۷.۶ میلیون دلار از طریق بودجه شده است. موارد ذکر شده تحقیقاتی است که در سراسر جهان بر علیه بایننس در جریان است اما این تمام ماجرا نیست. بزرگترین ضربه ممکن است، با ورود کمیسیون تجارت آینده و وزارت دادگستری ایالاتمتحده وارد شود. واکنش بایننس در حال حاضر به نوعی است که نشان میدهد، در حال تلاش برای حفظ بقای خود به هر طریق ممکن است. اقدامات صورت گرفته بر علیه بایننس توسط دولتها نه تنها بر نوع تفکر و نگاه استراتژیک بلکه بر صرافیهای غیرمتمرکز دیگر نیز تأثیر گذاشته و بسیاری از آنها در حال استخدام مشاوران خبره حقوقی هستند و خود را برای برخوردهای حقوقی و قانونی آماده میکنند. تأثیر این برخوردها بر بازار ارزهای دیجیتال نه تنها از جنبه اقتصادی آنها را به چالش خواهد کشید، بلکه از دیدگاه حقوقی نیز قابلتأمل و در آینده آنها بسیار تأثیرگذار است. دولتها مثل همیشه از تنها ابزار مؤثر خود بر علیه هر آنچه که تهدیدشان کند، استفاده میکنند. ابزار قانون وسیلهای برای اعمال زور موجه بر علیه هر نوع کنشی است که آنها را به چالش بکشد. رمزارزها در حالی اقتصاد سنتی را به چالش کشیدند که پس از بحران شدید سال ۲۰۰۸ این اقتصاد در حال بازسازی خود بود. نمیتوانست به مسائل حاشیهای توجه داشته باشد. حالا که اقتصاد سنتی تا حدودی خود را بازیافته است، به چالش رمزارزها پاسخ میدهد. سنگرهای فتح شده توسط آنها را زیر آتش میگیرد و کنش و واکنش بین این دو بازار آغاز جهانی جدید و تولد بازارهای نوینی را نوید میدهد. آینده بایننس ارتباط مستقیم با تعامل آنها با دولت و دعواهای حقوقی بیپایان خواهد داشت اما آینده بازار رمزارزها فقط و فقط وابسته به روش ادغام آنها با اقتصاد جهانی و توانائی حل مشکلات اقتصادی کلان دارد.
استفاده احتمالی بایننس از خدمات سایفرتریس؛ اگر با هدف محدود کردن فعالیت کشورهای تحت تحریم باشد، چه تأثیری بر فعالیت کاربران ایرانی خواهد داشت؟
شنیدیم که “هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمی گیره” سایفرتریس هم قبل از اینکه یک آژانس امنیت سایبری باشد، یک بنگاه تجاری است. اشکالات حقوقی وارده بر رمزارزها از طرف دولتها و اتهامات امنیتی و قانونی از طرف سیستمهای قضائی، فرصت مناسبی برای این شرکت و شرکتهای مشابه برای فعالیت فراهم آورده است. اتهام استفاده از بیت کوین در دارک وب و به دنبال آن رمزارزهای دیگری مانند مونرو برای مقاصد تبهکارانه با استدلال عدم امکان شناسائی طرفین تراکنش و ردگیری تراکنشهای انجام شده، از مهمترین شاخصهای هستند که فرصت عرضاندام را برای این نوع شرکتها فراهم میکنند. این شرکت در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد، فعالیتهایی را برای ردیابی معاملات رمزارزها بالأخص مونرو شروع کرده است. گویا این شرکت موفق به توسعه اولین ابزار برای ردیابی معاملات مونرو شده است. چنین ابزاری میتواند به طور بالقوه در تحقیقات قضایی مورد استفاده قرار بگیرد و تبه کاری پولی را کاهش دهد. این شرکت اعلام کرده است که این ابزارها را به عنوان بخشی از پروژه با وزارت امنیت داخلی ایالاتمتحده توسعه داده است. به گفته سایفر تریس، وزارت امنیت داخلی تنها آژانس دولتی نیست که به دنبال راهی برای شناسایی کیف پول، تاریخ و زمان معاملات مونرو است. در ماه سپتامبر، خزانهداری آمریکا اعلام کرد که به هرکسی که بتواند مونرو را ردیابی کند، جایزهای ۶۲۵،۰۰۰ دلاری اهدا خواهد کرد. در شرایط تحریم رمزارزها یکی از بهترین روشها جهت فعالیت اقتصادی برای کاربران شخصی و دولتی کشورهای تحریم شده است اما برای انجام هرگونه فعالیتی در این حوزه باید دو شرط دسترسی به شبکه جهانی وب و شبکه جهانی مالی امکانپذیر باشد. کاربران ایرانی تاکنون توانستهاند با ترفندهایی اتصال خود با شبکههای جهانی را حفظ کنند. صرافی بایننس یکی از واحدهایی است که ایرانیان از خدمات آن استفاده میکنند. فعالیت در زمینه رمزارزها بنا به اذعان ناظرین بازار موجب گردیده ایران علیرغم همه فشارهای اقتصادی و عدم دسترسی به بازار جهانی بیشترین رشد در تعداد و سرمایه میلیون دلاری ها را در جهان به خود اختصاص دهد. بیشک این موضوع از چشمان کشورهای متخاصم دور نمانده است. تحلیلهای آنان نشان میدهد بشدت نگران دسترسی ایران به بازارهای مالی جهانی از طریق رمزارزها هستند. با این استدلال که”اگر اشخاص میتوانند در ایران به این سرعت از نظر مالی رشد کنند. چرا دولت ایران نتواند نیازهایش را تأمین کند؟” از طرفی زنجیره هوشمند بایننس به شدت از طرف دولتهای غربی و نظام سرمایهداری با عنوان فعالیت بدون مجوز و دلایل دیگر تحت فشار قرار گرفته است. مواجه با تهدیدات یا فرصتهای مشترک موجب شکلگیری همکاریهای مشترک میشود. چیزی که بقای بایننس را تهدید میکند، برای سایفر تریس یک فرصت ایده آل است. این شرکت امنیتی توانسته ابزارهای اطلاعاتی تشخیصی خود را برای شناسائی فعالیتهای زنجیرههای هوشمند مبتنی بر بلاک چین توسعه دهد. بایننس با استفاده از این توانمندی سایفر تریس در پی شناسائی فعالیتهای مشکوک در طول زنجیره خود است. این همکاری میتواند فعالیت کاربران ایرانی را با مشکلات جدی مواجه کند. مدیرعامل سایفر تریس در اطلاعیهای که به اشتراک گذاشت توضیح داد: “یکی از مزایای سیستم اسناد داده ما این است که هنگامی که ابزار تحلیلی به بلاک چین اضافه میکنیم، پشتیبانی از همه برنامههای ساخته شده در آن شبکه را نیز اضافه میکنیم.” این قابلیت جدید به ارائهدهندگان خدمات کریپتویی مانند صرافیها، بانکها، میزهای معاملاتی OTC، کیف پولها و سایر مؤسسات مالی اجازه میدهد تا معاملات مشکوک را در شبکه اسمارت چین بایننس شناسایی کنند و به جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی مانند کلاهبرداری کمک کنند. مسلم است که توسعه این سیستمها میتواند فعالیت کاربران ایرانی را بسیار مشکل و یا حتی متوقف کند.
چه توصیهی برای کاربران ایرانی و مسئولین دارید؟
فعالیتهای بایننس در زمینه صدور مجوز دسترسی سیستمهای امنیتی به زنجیره بلاکچین و ارائه امکانات به آنها برای توسعه این نوع سیستمها با روح بلاک چین تناقض ریشهای دارد. بلاک چین با هدف توسعه عدالت در سطح جهان بدون توجه به محل و زمان به وجود آمده است. چگونه است که عدالت مجدداً باید در اختیار تعدادی خاص قرار بگیرد. تشکیل یک اجماع جهانی از فعالان بازار رمزارزها و فناوری بلاکچین و اعتراض به نوع فعالیت صرافیهای مانند بایننس، ایجاد چالش عدم مشروعیت در بین کاربران لاکچین برای تیمهایی که با سیستمهای کنترلی غیر موجه، امنیتی دولتی و خلاف عدالت همکاری میکنند. تشکیل گروههای پژوهشی داخلی برای بررسی امکان صرافیهای جایگزین، روشهای جایگزین و اقدامات مؤثر دیگر میتواند مفید به فایده باشد. ولی آنچه مؤثرتر و ماندگارتر مینماید، تولید برنامههای مشابه و توسعه آن ها در داخل است، این کار میسر نخواهد بود، مگر با اتحاد مؤثر، هدفدار و پایدار فعالین داخلی و خارجی.
صحبت پایانی در این خصوص اگر هست بفرمایید
تهدیدها و فرصتها موجب شکلگیری همکاریهای مشترک میشوند. اکنون دولت و نظام کشور عزیزمان با تهدیدهای جدی در عرصه جهانی روبرو است. با توسعه سیستمهای امنیتی شرکتهایی مانند بایننس کاربران ایرانی نیز با خطر حذف از اقتصاد غیرمتمرکزها روبرو هستند. بنا بر اعلام ناظران جهانی فعالیت در بازار رمز ارزها سالیانه حدود یک میلیارد دلار درآمد ارزی برای ایران در پی دارد. این درآمد با فعالیتهای دولتهای جهانی و بیتوجهی دولت و فعالان ایرانی درخطر قرار گرفته است. طرح مواردی مانند استفاده بیش از اندازه برق یا خروج ارز و… بدون بررسیهای کارشناسی میتواند، منجر به فاجعه اقتصادی شود. فناوری بلاک چین همانگونه که بارها گفته شده میتواند نابودگر و نجات بخش باشد. بخش خصوصی ایران با فعالیتهای شبانهروزی خود توانسته تاکنون خود را در لبه فناوری جهانی نگه دارد ولی از این بعد اگر یاری دولت نباشد امکان ادامه مسیر را نخواهد داشت و چه بسا مانند برخی گروههای فناورانه دیگر ناچار به حرکت به سمت نقطهای امن شود. تشکیل کارگروههای مشترک پژوهشی، عملیاتی مشترک مابین بخشهای اقتصادی دولت، بخش خصوصی سنتی و بخش خصوصی فناوری های نوین نه تنها ضروری بلکه از اوجب واجبات است.