«طالعبینی نماینده قم درباره جنگ با اسرائیل! هشدار یا هراسافکنی بیپایه؟»
به گزارش سفارت خبر،اظهارات عجیب«منان رئیسی»، نماینده مردم قم، درباره پیشبینی وقوع جنگ سخت با رژیم صهیونیستی بر اساس گفتههای یک «فرد اهل دل»، موجی از انتقادات و سوالات جدی را درباره جایگاه عقلانیت در تصمیمسازی نمایندگان مجلس و احتمال ورود به بازی جنگ روانی دشمن به راه انداخته است. این در حالی است که نهاد نظارتی مجلس نیز در برابر چنین اظهاراتی سکوت کرده است.
۱. بازی در زمین جنگ روانی دشمن:
اظهارات نماینده قم،دقیقاً در راستای همان استراتژی «سایه جنگ» قرار میگیرد که رسانههای غربی و صهیونیستی سالهاست برای ایجاد بیثباتی داخلی و فرسایشی کردن اقتصاد ایران به کار میبرند. وقتی یک مقام رسمی کشور، بر اساس ادعاهای غیرمستند و شخصی، صحبت از جنگ شدید و قریبالوقوع میکند، ناخواسته به گسترش همان فضای رعب و ابهام کمک میکند که دشمن به دنبال آن است.

۲. جایگزینی «کرامات» با «کارشناسی»:
سیاستگذاری کلان امنیتی و دفاعی یک کشور،بر پایه گزارشهای اطلاعاتی، تحلیلهای راهبردی و محاسبات دقیق نظامی استوار است، نه بر پایه دیدار با افراد ناشناخته «صاحبدل». اینگونه ادعاها نه تنها کمکی به آمادگی کشور نمیکند، بلکه با ایجاد فضای شبه عرفانی غیرقابل راستیآزمایی، زمینه را برای تصمیمگیریهای احساسی و غیرواقعبینانه فراهم میسازد.
۳. کلید فرار: «اگر بداء حاصل نشود!»
نکته جنجالیتر،قالب شرطی و غیرقطعی این پیشبینیهاست. نماینده با قرار دادن عبارت «اگر بداء حاصل نشود» در میان صحبتهایش، راه فراری همیشگی برای خود باز گذاشته است. اگر جنگ رخ داد، گفتهاش درست بوده و اگر رخ نداد، «بداء حاصل شده» است! این منطق، شبیه به پیشگوییهای دوپهلوی فالگیرهاست که هیچ مسئولیتی در قبال ادعاهای خود نمیپذیرند.

۴. ضربه به اعتماد عمومی و ثبات اقتصادی:
این قبیل اظهارات بیپایه،مستقیماً بر روان جامعه و تصمیمگیریهای اقتصادی سرمایهگذاران و مردم تاثیر منفی میگذارد. تزریق ترس از جنگ بیاساس، میتواند به فرار سرمایه، افزایش قیمتها و ایجاد نااطمینانی دامن بزند؛ خسارتی که جبران آن آسان نیست و بازخواست مشخصی نیز برای گوینده آن در پی ندارد.
۵. سکوت مرموز نهاد ناظر:
پرسش بزرگتر متوجه«هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان» مجلس است. آیا این نهاد، نظارتی بر محتوای публикаهای نمایندگان در فضای مجازی دارد؟ آیا انتشار چنین مطالب غیرمسئولانهای که میتواند امنیت روانی جامعه را خدشهدار کند، مغایر با شأن و وظایف نمایندگی نیست؟ سکوت این هیئت در برابر چنین مواردی، به معنای تایید ضمنی این شیوه رفتاری است.
به نظر میرسد خط قرمز میان«اعتقادات شخصی» و «مسئولیتپذیری عمومی» یک نماینده مجلس در حال محو شدن است. مردم ایران به ویژه در شرایط حساس کنونی، نه به پیشگوییهای غیرکارشناسی، بلکه به «خرد جمعی»، «تدبیر راهبردی» و «شفافیت اطلاعاتی» مسئولان خود نیاز دارند. ادامه این روند، نه تنها اعتبار مجلس را خدشهدار میکند، بلکه کشور را در دام جنگ روانی دشمنان گرفتار خواهد ساخت. آیا وقت آن نرسیده که مجلس، خود را از این گونه «سانتیمانتالیسم سیاسی» پاک کند؟












