اما وقتی همین کشورهای غربی مجبور به اجرای قرنطینه برای جلوگیری از فروپاشی نظام سلامت و درمان خود شدند، به تمجید از این اقدامات به عنوان تدابیر قاطع به منظور حفاظت مردم در مقابل ویروس کرونا پرداختند.
حالا که بیماریزایی ویروس کرونا ضعیف شده و بیشتر جمعیت چین واکسینه شدهاند، این کشور تصمیم به برداشتن تدابیر کنترلی سختگیرانه شده است.
اما از نظر منتقدان غربی این اقدام به خواست و اراده کشور چین نبوده بلکه بخاطر این بوده که چین مجبور به تسلیم شدن در برابر ویروس شده است.
آنها مدعی هستند اقدام جدید چین نشان دهنده این است که سیاست پاکسازی پویا (کووید صفر) یک ناکامی بوده است. جالب اینجاست که وقتی همین منتقدان غربی کشورهایشان اقدام به بازگشایی و برداشتن تدابیر سخت کرونایی کرد آن را به عنوان یک تصمیم حساب شده به منظور دستیابی به ایمنی جمعی ترسیم کردند.
این منتقدان با آگاهی از غیرممکن بودن توضیح دلیل اختلاف فاحش میان شمار بالای کشتههای ناشی از ابتلا به کرونا در کشورهایشان و پایین بودن همین شاخص در چین، در حال پیش بینی یک سونامی از فوتیهای کرونایی در چین هستند چرا که به ادعای آنها چین حالا «مجبور» شده «فورا» سیاستهای قبلی کنترل پاندمی خود را پایان بخشد.
در حالی که چین توانسته رشد قابل ملاحظه خود را حفظ کند و انعطاف پذیری و توانایی خود را حتی در دشوارترین شرایط نشان دهد، این منتقدان هیاهو به راه انداختهاند که دومین اقتصاد بزرگ جهان در حال فروپاشی است!
هنگامی که چین با از خودگذشتگی واکسن، اقلام ضروری پزشکی و مایحتاج زندگی را به بقیه نقاط جهان میفرستد، آنها مدعی هستند واکسنها و اقلام پزشکی این کشور کارآمد نیستند و چین در حال پول پارو کردن از بدبختی دیگران است.
با این همه چین به عنوان یک مرکز تولید، قطب لجستیک و نقطه کلیدی در زنجیرههای صنعتی و تامین جهان، همچنان یک شریک تجاری قابل اعتماد و نیروی محرکه قوی اقتصاد جهانی است و همین منتقدان در حال پراکنده کردن این نگرانی هستند که سیاستهای کوویدی چین تهدیدی برای ثبات تجارت جهان است و شرکتهای خارجی در حال از دست دادن اعتماد خود به آن هستند.
آنها با در هم آمیختن واقعیت و کذب، چشم خود را بر روی کشورهایی که با همدستی با یکدیگر از تجارت، سرمایه گذاری و فناوری به عنوان یک سلاح استفاده میکنند و اقتصاد جهان را بخاطر اهداف خود به گروگان میگیرند، بستهاند.
آنها همچنین عامدانه اختلاف میان منابع پزشکی چین و کشورهای خود را نادیده میگیرند و چشم خود را به روی سطح توسعه چین و اندازه جمعیت آن میبندند و از هر فرصتی برای بزرگنمایی کمبودهای درمانی پس از تعدیل سیاستهای کووید سوء استفاده میکنند و آن را به عنوان نقص یا ناکامی دولت چین در بوق و کرنا میکنند.
مضحک است که این کشورهای غربی ثابت کردهاند با وجود جمعیت بسیار کم و منابع پزشکی توسعه یافته تر قادر نبودهاند از عهده مدیریت کرونا بر آیند.
سوال اینجاست این منتقدان تا کی میخواهند به نمایش مسخره تعصب و غرضورزی ادامه دهند؟